طوفان سرخ
رضایی گفت: در نبود بازیکنان ملی پوش، کار پرسپولیس سخت است. مدافع تیم فوتبال پرسپولیس پس از تمرین امروز این تیم درباره شرایط سرخپوشان اظهار کرد: مشکل خاصی وجود ندارد. در حال تمرین هستیم و ملیپوشانمان هم در اتریش به سر میبرند. طبیعی است که کار سخت باشد. انشاءالله که بازیکنان ملیمان بیایند و بتوانیم دور هم تمرینهای خوبی برگزار کنیم و در نهایت فصل خوبی را آغاز کنیم. رضایی درباره استیلی گفت: استیلی مربیای است که نظم و انضباط در کار او حرف اول را میزند، بعد هم رفاقت و نتیجهگیری و شاد کردن دل هواداران هدف اوست. وی در پاسخ به این سوال که آیا دلت برای علی دایی تنگ نشده بود، گفت: من دلم برای همه بازیکنان و هواداران تنگ شده بود. وی درباره بازیکنانی که پس از گرفتن یک پول کلان خود را گم میکنند و دست به حرکات عجیب در جامعه میزنند، گفت: فوتبال ورزشی است که در آن معروف شدن و محبوبیت و پول زیاد، در آن نقش مهمی دارد. بازیکنی که پول زیاد میگیرد بستگی دارد که چگونه از این پول استفاده کند. هر کسی زندگی شخصیاش به خودش مربوط میشود. هر کسی که سالمتر زندگی کند عمر فوتبالش بیشتر میشود و هر کسی هم که به راه خلاف کشیده شود طبیعتا عمر فوتبالش کمتر میشود. رضایی گفت: من اعتقاد دارم که تنها کسانی که فوتبال بازی کردهاند میتوانند درباره فوتبال نظر دهند. کسی که بداند بازیکن چقدر زحمت میکشد، چقدر تا صبح به خاطر درد نمیخوابد، چقدر شبها تا صبح درد میکشد و چقدر از خانوادهاش دور است. من به عینه این را میبینم که بیشتر بازیکنانی که پول میگیرند به خانواده خود کمک میکنند و کارهای خوبی انجام میدهند. مهدی مهدوی کیا دلگیر است و پس از پیوستن به داماش در گفتوگویی حرفهایی میزند که تا به حال نزده؛ او هیچ وقت مصاحبهای به این تندی انجام نداده است. درست در زمانی که مهدویکیا در کنفرانس داماش حضور داشت و روبروی خبرنگاران نشسته بود، مصاحبهای از استیلی منتشر شد که گفته بود من مهدویکیا را میخواستم و از طریق خوردبین به او گفته بودیم چند روز تحمل کند. خوردبین هم مصاحبهای کرد و گفت دو روز قبل به مهدویکیا گفته بودم صبر کند. مهدویکیا وقتی این حرفها را شنید به شدت عصبانی شد و گفت: «من هفته قبل مصاحبه کردم و جز جملات محترمانه، چیزی در مورد پرسپولیس و مسئولان فعلی آن نگفتم. دیشب هم هیچ چیزی به شما نگفتم. تنها انتقادم این بود که گفتم رفتاری که با دایی و عابدزاده و کریم باقری و در مقطعی با علی کریمی شده در شان پرسپولیس و این بزرگان نیست. اما اینها این حرف ها را میزنند و میخواهند من را مقابل هواداران پرسپولیس قرار بدهند. حالا دیگر کوتاه نمیآیم و جوابشان را میدهم.» *حالا آقای خوردبین با شما تماس گرفته یا نه؟بسیاری از خبرنگاران ایرانی و خیلی از بازیکنان فوتبال کشور شماره موبایل من را دارند. ولی خوردبین دو روز قبل با من تماس نگرفت. دوشنبه یا سه شنبه هفته قبل با من تماس گرفت. حتی شماره جدید من را نداشت. زنگ زده بود به شماره 7 سال قبل من که دست مادرم است. به مادرم گفته بود با من تماس بگیرد و بگوید خوردبین کارش دارد. مادرم با من تماس گرفت و گفت یکی به اسم خوردبین زنگ زده و با تو کار داشته. من مطمئن نبودم که محمودخان باشد. با یکی از دوستانم که سردبیر روزنامه پیروزی است تماس گرفتم و گفتم پیگیری کند که آیا محمودخان با من کار دارد یا نه؟ این دوستم به خوردبین زنگ زد و من متوجه شدم واقعا خود محمود خوردبین بوده. پرینت موبایل من و مادرم را میتوانیم بگیریم و ببینیم که این اتفاق دوشنبه یا سهشنبه گذشته بوده یا دو روز قبل.خلاصه اینکه من تماس گرفتم با خوردبین و با او صحبت کردم و عین جملهای که به من گفت این بود که ما داریم با بازیکنان مذاکره میکنیم و اجازه بده ببینیم مذاکره با آنها چه میشود. محمودخان حتی گفت خیلی دوست دارم تو را بگیریم. گفتم این حرف شما خیلی ناراحت کننده است اما تا آخر هفته صبر میکنم. تا آخر هفته که هیچ، تا یکشنبه شب هم صبر کردم ولی خبری از پرسپولیسیها نشد. آقایان به خوردبین میگویند زنگ بزند. چرا خوردبین؟ چون میدانند من با خوردبین رودربایستی دارم. هر کس دیگری این حرف را به من میزد جوابش را میدادم ولی به خوردبین چیزی نگفتم و فقط دلخوریام را گفتم که چرا این حرف را میزند و البته گفتم صبر میکنم. *چرا همان موقع این موضوع را رسانهای نکردی؟من به احترام آقای خوردبین و علیرغم این حرفی که به من زده شد که صبر کن ببینیم چه میشود، این موضوع را به هیچ کسی نگفتم. توی دل خودم ریختم و نگه داشتم و نگذاشتم کسی بفهمد. هر کسی جای من بود بدترین مصاحبهها را میکرد. مگر من بازیکن دوزاری هستم؟ آقای استیلی شما مصاحبههایی کردی که توی خبرگزاریها هست. الان چه داری میگویی؟ میخواهی من را جلوی مردم قرار دهی؟ من که دم نزدم. من که حرفی نزدم. چرا این قدر دروغ میگویید؟ من این توهینهای عملی شما را شنیدم ولی حرف نزدم. شما با عالم و آدم مذاکره میکنید اما تنها تماسی که با من گرفتید از طریق آقای خوردبین بوده که زنگ بزند و بگوید صبر کن ببینیم وضعیت مذاکره با سایر بازیکنان چه میشود. من اگر در جواب این حرفها چیزی نگفتم به خاطر این بود که دغدغهای برای باشگاه پرسپولیس درست نکنم و حرفی نزنم که هواداران پرسپولیس ناراحت شوند. بعد شما میآیید جوسازی میکنید؟ یعنی شما به مهدویکیا گفتید بیا پرسپولیس و او نیامد؟ من یک ماه و نیم است دارم میگویم میخواهم بیایم پرسپولیس. عشق و اشتیاق من برای بازگشت به پرسپولیس صد برابر شده بود. خواستم برگردم ولی شما نخواستید. دنبال چی هستید از اینکه میگویید او خودش نخواست به پرسپولیس بیاید؟ فکر میکنید مردم نمیبینند، نمیفهمند؟ شعور ندارند؟ مصاحبههای شما یادشان رفته؟ *پس چرا خوردبین در مصاحبهاش گفته دو روز قبل با شما تماس گرفته؟همانطور که گفتم میتوانیم پرینت موبایل من و مادرم را بگیریم. من اتفاقا گلایهام از خوردبین این است که چرا گفته دو روز قبل؟ شاهد من خبرنگاری است که به او گفتم با خوردبین تماس بگیرد و بپرسد آیا خود او با من کار داشته یا کسی دیگر بوده. حالا درست در لحظهای که من در کنفرانس باشگاه داماش هستم میآیند مصاحبه میکنند و این حرفها را میزنند. من میدانستم دنبال این کارها هستید. یکی از دوستانم میگفت تا روز آخر نقل و انتقالات صبر کن که اگر این کار را نکنی، میگویند ما او را میخواستیم اما خودش نیامد. آقای خوردبین میگوید صبر کن ببینیم با بازیکنان مورد نظر به توافق میرسیم یا نه. مگر بازیکن من دوزاری هستم؟ *ولی یکی از سایتهای خبری هم نوشته که شما 15 روز قبل با داماش قرارداد بستی؟من با دختر و همسرم رفته بودم ماسوله. حتی خبرنگاری هم به من زنگ زد و گفت کجایی؟ گفتم آمدهام ماسوله برای تفریح. خجالت بکشید. من که کاری با شما ندارم. من امروز در کنفرانس خبری باشگاه داماش بودم. در مورد پرسپولیس چه حرفی زدم؟ چه انتقادی کردم؟ چرا یک کاری میکنید که من حرف بزنم؟ با دایی و عابدزاده و کریم باقری چه کار کردید؟ با من هم میخواهید همین کار را بکنید؟ این همه حرف توهینآمیز میزنید، من آنها را پنهان میکنم که مشکلی برای پرسپولیس پیش نیاید.شما تا کی میخواهید این کارها را بکنید؟ این بزرگترین توهینی بود که در تمام عمرم به من شده بود. به من میگویید صبر کن ببینیم اگر با بازیکنان مورد نظرمان به توافق نرسیدیم تو را جذب میکنیم؟ این قدر دروغ نگویید. آقای استیلی مصاحبه کرده و گفته در پست مهدویکیا دو سه بازیکن داریم، یک روز دیگر مصاحبه کردهاند و گفتهاند اگر مهدویکیا بازیکن آزاد بود (سهمیه لیگ برتری حساب نمیشد) او را جذب میکردیم. مگر این مصاحبهها برای شما نبوده آقای استیلی؟ معنی این مصاحبهها جز این بوده که من را نمیخواهید؟ مگر این حرفهای شما نیست؟ مفهوم این حرفها چیست؟ جز این است که شما مهدویکیا را نمیخواهید؟ آقای استیلی مگر من هفته قبل مصاحبه کردم نگفتم تصمیم سرمربی پرسپولیس برای من محترم است؟ چرا الان برمیگردید این حرفها را میزنید؟ شما من را نخواستید و حالا میخواهید من را مقابل مردم قرار بدهید. این را یک بچه هم میفهمد. این کارها را نکنید. خوبیت ندارد. *ولی استیلی گفته بود اگر شرایط مهیا شود با شما قرارداد میبندند؟چه شرایطی؟ با عالم و آدم مذاکره کردهاید. با کسانی صحبت کردهاید که پیشنهاد یک میلیاردی دادهاند. با کسانی مذاکره کردهاید که امروز با پرسپولیس مذاکره میکنند، فردا میروند باشگاه استقلال و دوباره یک روز بعد برمیگردند پرسپولیس. من را نخواستید، اشکال ندارد. فوتبال حرفهای است و شما من را نخواستهاید. تمام شد و رفت. حالا که من با داماش امضا کردهام میآیید این حرفها را میزنید؟ چه هدفی دارید؟ البته من از دست آقای خوردبین ناراحت نمیشوم. ولی به او میگویم حساب خودت را از اینها جدا کن. شما یک مقبولیت و محبوبیتی بین بازیکنان و هواداران پرسپولیس دارید. هر کس دیگری این حرفها را به من میزد من جوابش را میدادم ولی به آقای خوردبین هیچ چیزی نگفتم. فقط گفتم حرف شما ناراحت کننده است و با این وجود تا آخر هفته صبر میکنم. این هم بخشی از صحبتهای مهدویکیا است که شب گذشته مطرح کرد: *من نمیدانم چرا باید قسم بخورم که همین امشب با داماش به توافق رسیدم و با آنها قرارداد بستم. من به عابدینی گفته بودم منتظر پرسپولیس هستم. *وقتی داشتیم قرارداد میبستیم آقای عابدینی به من گفت چقدر پول میخواهی؟ که من گفتم با شما بحث پول نمیکنم. سفید امضا کردم. عابدینی گفت تو حرفهای هستی. چرا سفید امضا میکنی؟ گفتم برای من پول مهم نیست. *من این را تا حالا نگفته بودم ولی اگر پرسپولیس هم میخواست با من قرارداد ببندد، با آنها سفید میبستم. میگذاشتم هرچقدر که خودشان میخواهند پول بدهند. *تصمیم گرفتهام بخش اعظمی از درآمد سالهای آخر فوتبالیام را به کودکانی که بیماری سخت دارند اهدا کنم. یک ماه قبل هم در گفتوگو با یک مجله، گفته بودم که میخواهم یک کار خیریه بزرگ انجام دهم. الان هم داماش هرچقدر پول بدهد آن را خرج امور خیریه میکنم. از دوستانم در داخل و خارج از کشور هم کمک میگیرم. حالا حتما نباید کمک آنها مادی باشد. این حرفهایی هم که میزنم شعار نیست. همه خواهند دید که عملی میشود.
مدتهاست برای بازگشت به پرسپولیس لحظهشماری میکند و حالا حاضر است به هر قیمتی و تحت هر شرایطی به عضویت این تیم در آید حتی به قیمت نیمکتنشینی و ذخیره شدن . عملکرد خوبت در مسابقات فصل گذشته باعث شد تا برای فصل آینده مورد توجه چند تیم مطرح لیگ از جمله پرسپولیس قرار بگیری. بحث حضورت در این تیم تا چه حد جدی است؟ اواخر هفته گذشته بود که به پیشنهاد آقای کاشانی در باشگاه پرسپولیس حضور پیدا کردم و طی این نشست صحبتهای اولیه و مقدماتی را انجام دادیم. در این جلسه مقرر شد چه زمانی مذاکرات نهایی را انجام دهید؟ شاید مبلغ درخواستیات مورد قبول مسوولان این باشگاه واقع نشده است؟ پس برعکس خیلی از بازیکنان مسایل مالی برای تو چندان مهم و حایز اهمیت نیست؟ یعنی بازگشت دوباره به پرسپولیس تا این حد برایت اهمیت دارد؟ پس حاضری به هر قیمتی که شده به این تیم بازگردی؟ حتی به قیمت اینکه نیمکتنشین و ذخیره علیرضا حقیقی شوی؟! به تواناییهای تو شک نداریم ولی اینطور که شنیدهایم علیرضا حقیقی حین تمدید قراردادش با پرسپولیس برای مسوولان باشگاه شرط گذاشته و عنوان کرده که فصل آینده خودش باید دروازهبان اول تیم باشد! پس با این اوصاف حتی اگر یک چنین قضیهای هم صحت داشته باشد، باز هم به پرسپولیس میروی؟ به جز پرسپولیس، از چه تیمهای دیگری پیشنهاد داری؟ دروازهبان فصل گذشته تیم فوتبال نفت تهران گفت: اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، امسال در کنار حقیقی دروازه پرسپولیس را بیمه خواهم کرد. حسین آشنا در خصوص شایعاتی که پیرامون حضورش در پرسپولیس مطرح میشود، گفت: از نظر من همه چیز حل شده و کاشانی به من اعلام کرد که تا یکی دو روز دیگر با هیچ تیمی قرارداد نبندم و به پرسپولیس بروم. وی گفت: پرسپولیس تیم محبوب من است. همیشه برای پرسپولیس آرزوی موفقیت میکردم. 10 سال است در لیگ برتر بازی میکنم و اعتقاد دارم تا زمانی که در استقلال و پرسپولیس بازی نکنی موفق نخواهی شد. البته میتوانی کارهای دیگری انجام دهی که من اهل آن کارها نیستم و حالا تصمیم گرفتم به پرسپولیسی بروم که طرفداران زیادی دارد و حقم را در آنجا بگیرم. آشنا در خصوص اینکه امسال در کنار حقیقی به میدان میرود، گفت: حقیقی دروازهبان خوبی است. من تاکنون در تیم پرطرفدار نبودم ولی قول میدهم با حقیقی دروازه پرسپولیس را بیمه کنم. دروازهبان فصل گذشته نفت تهران در خصوص شناختش از استیلی تصریح کرد: ایشان را دورادور میشناسم اما از نظر قابلیتهای فنی تعریف زیادی از او شنیدهام. باید امسال با استیلی کار کنم تا به همه چیز پی ببرم. وی در پایان در خصوص اینکه قراردادش با پرسپولیس با چه رقمی بسته خواهد شد، گفت: در خصوص قراردادم صحبت شده و همه چیز قانونی پیش رفت. زیر سقف قرارداد با پرسپولیسیها توافق کردم و مشکلی در این خصوص ندارم. همه خوب و بدهای پرسپولیس را که بگذاریم یک طرف، آن دروازه خالی و دستکشهای بدون صاحب مانده حکایتاش چیز دیگری است. همان حکایت تکراری چند ساله که حداقل تا امروز، دست پرسپولیس را خالی گذاشته. تا پیش از این، حرف از نخواستن علیرضا حقیقی بود و انتخاب یک نفر از بین مهدی رحمتی و میثاق معمارزاده. گزینه اول اما آبیپوش شد و همه معادلههای پرسپولیس را به هم زد. حقیقی هم همانگونه که در تصور داشتیم قرارداد سرخ دیگری را با اعتبار دو سال امضا کرد تا دست کم از بابت ماندن آسوده خاطر باشد. بعد از آن اما همه حرفش نفر اول بودن بود و خط و نشانی برای رقبایی که نشسته بودند پای میز مذاکره با پرسپولیس. همین شرط را رحمان احمدی هم داشت و وقتی دستش از گرفتن امتیاز آن کوتاه ماند ترجیح داد از خود پرسپولیس هم بگذرد. حالا پرسپولیس مانده و یک دروازه خالی و این بهترین دلیل است برای نگرانی. حمید استیلی البته هر روز وعده میدهد که «با چهار تا گلر خوب در حال مذاکرهایم» اما وعده تکراری او هرگز از حد این یک جمله فراتر نرفته و بدتر اینکه با میثاق معمارزاده که یکی از دو گزینه اصلی باشگاه بود، هنوز حتی تماسی رسمی گرفته نشده! در عوض حسن رودباریان و رحمان احمدی نامشان چرخیده به سمت بالای لیست و شنیدهها حکایت میکندکه آنها همچنان پای میز مذاکره با مدیران پرسپولیس نشسته و در حال چانهزنیاند. واقعیت ماجرا اما چیز دیگری است و آن اینکه برخلاف ادعای استیلی و باشگاه، مذاکره با گزینههای دروازهبانی پرسپولیس روی یک نقطه متوقف شده که این را تازهترین حرفهای حسن رودباریان هم تایید میکند: «با پرسپولیس مذاکره کردهام اما نه الان. بحث برای یک هفته پیش بود که کاشانی تماس گرفت و گفت پرسپولیس مرا میخواهد. من با پرسپولیس قهرمان شدهام و معلوم است که دوست دارم برگردم اما بعد از آن دیگر هیچ تماسی با من نگرفتند و حرفی هم زده نشد. نمیدانم پرسپولیسیها چه تصمیمی گرفتهاند،شاید هم منصرف شدهاند اما هر چه هست تکلیفم همین هفته روشن میشود چون چند پیشنهاد دیگرهم دارم.» درباره رحمان احمدی هم این ابهام وجود دارد. او روی شرط شماره یک بودنش اصرار دارد و هنوز دارد روی پیشنهاد تمدید قرارداد با پرسپولیس فکر میکند: «تا حالا در استراحت بودم ولی دیگر باید تصمیم بگیرم. پیشنهادها را بررسی میکنم و به نتیجه که رسیدم تصمیم میگیرم کجا بروم. شاید هم امروز معلوم شود.» کمترین امید را اما میثاق معمارزاده دارد. دروازهبانی که تمام یک فصل رفته را به امید بازگشت دوباره از سر گذراند و امروز هرچه فریاد میزند که نشسته به انتظار پیشنهاد پرسپولیس، کسی سراغش را نمیگیرد: «چند وقت پیش پیغام و پسغامهایی فرستادند اما بعدش خبری نشد. وقتی نمیخواهند که من نمیتوانم به زور بیایم پرسپولیس.» داستان اما همان شرط «یک بودن» است که دستکشهای سرخ را معلق نگه داشته. علیرضا حقیقی و رحمان احمدی از خواستهشان نمیگذرند و این شرط، گزینههای مورد نظر باشگاه را هم به تردید انداخته. سوی دیگر ماجرا اما عصبانیت مربی دروازهبانهای پرسپولیس است در واکنش به این شرط عجیب که میگوید: «اول اینکه من به هیچ بازیکنی اجازه نمیدهم در کارم دخالت و برایم تعیین تکلیف کند. در پرسپولیس هم نمیشود ریسک کرد. بازیهای سنگینی در پیش داریم و نیاز است که دست کم دو دروازهبان همسطح و مدعی داشته باشیم. هر دروازهبانی هم که آمادهتر باشد در ترکیب قرار میگیرد.» با وجود همه اینها اما به نظر میرسد که حسن رودباریان بیشترین شانس را دارد برای رسیدن به دروازه پرسپولیس. حداقل اینکه او بیش از رقبایش مورد اعتماد عزیزیان است و یک سال همکاری با این مربی در پرسپولیس را هم میشود امتیاز دیگر او برشمرد. حال آنکه باشگاه بیشتر تمایل دارد به تهدید قرارداد رحمان احمدی چرا که در این صورت یکی دیگر از سهمیههای لیگ برتریاش هم خالی میماند و آنوقت میتوانند آن را بدهند به مهدی مهدویکیا؛ چیزی که دلخواه مربی دروازهبانهای پرسپولیس هم هست: «اتفاقا شیوه گلری رحمان را خیلی قبول دارم و بدم نمیآید که با باشگاه به توافق برسد ولی همان طور که گفتم اینجا هیچ بازیکنی حق ندارد برای کادر فنی شرط فیکس بودن بگذارد…» شرطی که شاید بین پرسپولیس و رحمان فاصلهای دیگر بیندازد و شانس رودباریان را دوچندان کند.
قرار شد آقای کاشانی چند روز پس از آن جلسه، تاریخ نشست بعدی را به من اعلام کنند ولی تاکنون هیچ تماسی از سوی ایشان با من گرفته نشده است.
باور کنید من در آن جلسهای که با آقای کاشانی داشتم نه برای ایشان شرط گذاشتم و نه حرفی از پول زدم.
چون صحبت از پرسپولیس است حرف پول را نمیزنم. مطمئنا اگر پای مذاکره با تیم دیگری مینشستم مسایل مالی را در اولویت قرار میدادم.
بله. در این مدتی که از پرسپولیس دور بودم، بارها در مصاحبههایم عنوان کردم که دوست دارم دوباره به این تیم بازگردم و قطعا برای بازیکنی که برای بازگشت به تیم محبوبش لحظهشماری میکند، مسایل مالی نمیتواند ارزش چندانی داشته باشد.
فصل گذشته تمام تمرکزم را معطوف فوتبال کردم و حتی روزهایی که تمرینات تیم تعطیل بود، به جای اینکه کنار خانوادهام باشم و استراحت کنم، به صورت اختصاصی تمرین میکردم تا خیلی زودتر به روزهای اوجم بازگردم. خوشبختانه هم به هدفی که مدنظرم بود دست پیدا کردم و با درخشش در تیم راهآهن، نه تنها توانستم شانس دعوت به تیم ملی را پیدا کنم، بلکه زمینه بازگشتم به پرسپولیس هم در آستانه فراهم شدن است.
پرسپولیس را دوست دارم و این تیم را خانه خودم میدانم و برای حضور دوباره در آن لحظهشماری میکنم.
مگر شما به تواناییهای من شک دارید که از همین حالا من را نیمکتنشین تلقی میکنید؟
بعید میدانم این قضیه صحت داشته باشد. چند سال است که در این فوتبال حضور دارم و مطمئن هستم که هیچ مدیر و سرمربی حاضر به قبول یک چنین شرطی نمیشود، خصوصا مدیر و سرمربی تیمهای بزرگی مثل استقلال و پرسپولیس.
این تیمها مکانی برای رقابت بازیکنان بزرگ و مطرح به حساب میآیند و وجود همین رقابتهاست که باعث شده آنها به پرطرفدارترین تیمهای ایران تبدیل شوند. همان سالی که در پرسپولیس حضور داشتم، در این تیم چهار گلر خوب وجود داشت که در این میان توانستم در رقابت با سایر گلرها موفق شوم و خودم را به دروازهبان اول تیم تبدیل کنم. از رقابت کردن ترسی ندارم چون از تواناییها و پتانسیل خودم شناخت دارم.
بله. حتی اگر حقیقی چنین شرطی را مطرح کرده باشد باز هم به پرسپولیس میروم و نیمکتنشینی و ذخیره شدن این دروازهبان را هم قبول میکنم چون مطمئن هستم در رقابت کم نمیآورم و پس از مدتی خودم را به عنوان دروازهبان اول تیم معرفی میکنم.
از چند تیم شهرستانی با پیشنهادات خوبی مواجه شدم، ولی فعلا مذاکراتم با هیچ یک از آنها را جدی نکردهام و منتظر تماس آقای کاشانی هستم. به احترام ایشان تا آخر هفته منتظر میمانم و اگر تماس نگرفتند آن زمان به سایر پیشنهاداتم فکر میکنم.